سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آبرویت نریخته ماند تا خواهش آن را بچکاند ، پس بنگر که آن را نزد که مى‏ریزى . [نهج البلاغه]

آراز(شعر.داستان...)

ساکت و تنها

چون کتابی در مسیر باد

می خورد هر دم ورق اما،

هیچ کس او را نمی خواند

برگ ها را می دهد بر باد

می رود از یاد

هیچ چیز از او نمی ماند

بادبان کشتی او در مسیر باد

مقصدش هر جا که بادا باد!

بادبان را ناخدا باد است

لیک او را هم خدا، هم ناخدا باد است




زینب ::: چهارشنبه 88/5/7::: ساعت 11:43 صبح

حقیقت تو،حقیقت من...

دلتنگیهای آدمی را باد ترانه ای میخواند و رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده میگیرد و هر دانه ی برفی به اشکی نریخته می ماند.سکوت سرشار از سخنان نا گفته است،ازحرکات ناکرده،اعتراف به عشقهای نهان وشگفتیهای بر زبان نیامده؛در این سکوت حقیقت تونهفته است؛ حقیقت تو،حقیقت من...




زینب ::: چهارشنبه 88/5/7::: ساعت 11:42 صبح

ماه من غصه نخور...

 ماه من غصه نخور زندگی جزر و مد داره

دنیامون یه عالمه آدم خوب و بد داره

ماه من غصه نخور همه که دشمن نمیشن

همه که پر ترک مثل من و تو نمیشن

ماه من غصه نخور مثل ماها فراوونه

خیلی کم پیدا میشه کسی رو حرفش بمونه

ماه من غصه نخور گریه پناه آدماست

تروتازه موندن گل مال اشک شبنماست

ماه من غصه نخور زندگی خوب و بد داره

خوب داره و زشت داره

خدا رو چه دیدی شاید فردامون باشه بهشت

ماه من غصه نخور پنجرمون بازه هنوز

باغچمون غرق گلهای عاشق نازه هنوز

ماه من غصه نخور باز داره فصل سیب میشه

میدونم گاهی آدم تو وطنش غریب میشه

ماه من غصه نخور ماها که تب نمی کنن

ماها که ازآدما کمک طلب نمی کنن

ماه من غصه نخور شمدونیاصورتی أن

دلایی که بشکنن چون عاشقن قیمتی أن

ماه من غصه نخور سبک میشی بارون بیاد

 توی عاشقی باید نترسید ازکم و زیاد

ماه من غصه نخور خاطره هامون کودکن

توی این قصه دلا یه وقتایی عروسکن

ماه من غصه نخور بازی زمین خوردن داره

کار دنیا همینه تولد و مردن داره

ماه من غصه نخور تاب بازی افتادن داره

زندگی شکستن و دوباره دل دادن داره

ماه من غصه نخور گلا میان عیادتت

به نتیجه میریه آخریه روز عبادتت

ماه من غصه نخور خیلیا تنهان مثل تو

خیلیا با زخمای عاشقی آشنان مثل تو

ماه من غصه نخور زندگی بی غم نمیشه

اونی که غصه نداشته باشه آدم نمیشه

ماه من غصه نخور حافظ واست وا میکنم

شعراشو می خونم و تو رو مداوا میکنم

ماه من غصه نخور دنیا رو بسپار به خدا

هر دومون دعا کنیم تو هم جدا منم جدا




زینب ::: چهارشنبه 88/5/7::: ساعت 11:41 صبح

 

من می‌گم بهم نگاه کن
تو می‌گی که جون فدا کن

من می‌گم چشمات قشنگه
تو می‌گی دنیا دو رنگه

من می‌گم دلم اسیره
تو می‌گی که خیلی دیره

من می‌گم چشمات‌و واکن
تو می‌گی من‌و رها کن

من می‌گم قلبم‌و نشکن
تو می‌گی من می‌شکنم من؟

من می‌گم دلم رو بردی
تو می‌گی به من سپردی؟

من می‌گم دلم شکسته است
تو می‌گی خوب می‌شه خسته است

من می‌گم بمون همیشه
تو می‌گی ببین نمی‌شه

من میگم تنهام می‌ذاری؟
تو می‌گی طاقت نداری؟

من می‌گم تنهایی سخته
تو می‌گی این دست بخته

من می‌گم خدا به همرات
تو می‌گی چه تلخه حرفات

من می‌گم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت

من می‌گم خدا به همرات
تو می‌گی چه تلخه حرفات

من می‌گم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت




حکیمه ::: سه شنبه 88/5/6::: ساعت 2:35 عصر

تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم

شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

تو کیستی که من از موج یک نسیم تو

بسان سرگشته روی گردابم

 




حکیمه ::: دوشنبه 88/5/5::: ساعت 9:11 عصر

ای دست تو، دستگیر عالم
وی در رخ تو علی مجسم
دریای عمیق مهربانی
تمثال علی، علی ثانی
مرآت حسین مظهر عشق
گل واژه ی ناب دفتر عشق
ای عبد خدانما، اباالفضل
دریاب دمی مرا ابا الفضل

ولادت باسعادت قمر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس مبارک




زینب ::: دوشنبه 88/5/5::: ساعت 7:10 صبح

امشب زمین و آسمان گردیده پر شور و شعف
امشب تمام عرشیان بهر زیارت بسته صف
امشب که عیدی میدهد بر عاشقان شاه نجف
امشب تو هم مستی کن و دل را بری کن از اسف
زیرا به دنیا آمده مظهر عزت و شرف
*میلاد نور مبارک*




زینب ::: یکشنبه 88/5/4::: ساعت 4:59 عصر

   1   2   3      >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 3


بازدید دیروز: 4


کل بازدید :101989
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : حکیمه[54]
نویسندگان وبلاگ :
زینب[14]
امیر[0]

من حکیمه هستم ...17 سالمه... من تازه این وبلاگ رو درست کردم اگه می خواین به عنوان نویسنده به من کمک کنید برام ایمیل بفرستید... hakimeh_m@yahoo.com
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<