منو درگیر خودت کن
تا جهانم زیرو رو شم
تا سکوت هر شب من
با هجومت روبه رو شه
بی هوا بدون مقصد
سمت طوفان تو می رم
منو درگیر خودت کن
تا که آرامش بگیرم
با خیال تو هنوزم
مثل هر روز و همیشه
هرشب حافظه من
پرتصویر تو میشه
با من غریبگی نکن
با من که در گیر توام
چشماتو از من بر ندار
من مات تصویر توام
تو همین جایی همیشه
با تو شب شکل یه رویاست
آخرین نقطه دنیا
تو جهان من همین جاست
تو همین جایی و هر روز
من به تنهایی دچارم
منو نزدیک خودم کن
تا تو رو یادم بیارم
با خیال تو هنوزم
مثل هر روز و همیشه
هر شب حافظه من
پرتصویر تو میشه
من میگم بهم نگاه کن
تو میگی که جون فدا کن
من میگم چشمات قشنگه
تو میگی دنیا دو رنگه
من میگم دلم اسیره
تو میگی که خیلی دیره
من میگم چشماتو واکن
تو میگی منو رها کن
من میگم قلبمو نشکن
تو میگی من میشکنم من؟
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی؟
من میگم دلم شکسته است
تو میگی خوب میشه خسته است
من میگم بمون همیشه
تو میگی ببین نمیشه
من میگم تنهام میذاری؟
تو میگی طاقت نداری؟
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دست بخته
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو کیستی که من از موج یک نسیم تو
بسان سرگشته روی گردابم
گذشت لحظه های با تو بودن
و در پاییز عشقمان
نامی از دوست داشتن باقی نماند
چقدر زودگذر بود قصه من و تو
و در آنروز که دست بی رحم تقدیر
درو کرد گندمزار دلهایمان را
و تهی شد همه جا از عطر گل عشق
و در کوچ پرنده های غمگین
در آن کویر آرزو
شاعری دل شکسته و تنها
می نوشت شعری به یاد با هم بودن ها
شعری برای خشکیدن گلهای عشق در مزرعه دوست داشتنها
قطره اشکی به یاد همه خاطره ها ....
منبع:سایت malas3.mihanblog
گروه داستان نویسی عضو می پذیرد...برای عضویت به لینک زیر بروید...
http://www.parsiblog.com/yar/group.aspx?GID=3747
همیشه رفتن رسیدن نیست ولی برای رسیدن باید رفت،در بن بست هم راه آسمان باز است پرواز را بیاموز.
دوست داشتن دل می خواد نه دلیل.
من اون ماهی قرمز کوچولو هستم تو دل شیشه ای تو،مراقب باش دلت نشکنه که من می میرم.
لحظه رفتنی است و خاطره ماندنی،پس از هر ثانیه زیباترین لحظه ها را بسازیم.